Saturday, October 13, 2007

make love with river!

گفتم حالا که نوشتنم نمی آید و اگر هم بیاید بی شباهت به مرثیه سرایی نیست، این عکس را که همین دیشب با فداکاری! یک دوست
خیلی نازنین! گرفته ام بگذارم اینجا تا هم علائم حیات از خودم به جا بگذارم و هم شما کمی تشویق بشوید که سری به این جا بزنید .


پ.ن: اولین دیداربا دوستی که برای سالها، روزهای خوب و بد زندگی و غم و شادیهایمان را در همین دنیای مجازی با هم شریک شده بودیم، بعد از ظهر دوست داشتنی را برایم ساخت...هنوز به یاد دیروز عصر، خنکی هوایی که پوستمان را مورمور میکرد، سکوت و موسیقی آب و دیوانگی هایمان کنار رودخانه لبخند میزنم. شما چطور دوست نازنین؟ ;)