Friday, November 9, 2007

انصاف نیست
همیشه از همان آدمهایی دور و دورتر می افتیم
که خود زندگی اند و نفس لحظه ها.
**
انصاف نیست
همیشه یا آنقدر دیر می رسم
که دیگری راز آن نگاه های خیره شده به بی نهایت را فهمیده،
یا کسی آنقدر «تو» را شکسته که با هیچ بندی نمی توانم چینی تنهاییت را به تنهایی ام پیوند بدهم
یا آنقدر کم شده ای که نه فقط ذره ای از تو، که هوای آغشته به تو سهم من نیست
**
انصاف نیست
همیشه وقتی مرا می بینی که چشمهایم را عادت داده ام دیگر بین هزار پیکر رهگذر، نگاهم پیچ و تاب آشنای پیکر تو نگردد.
****
لینک از مامهر