Sunday, November 25, 2007

بی خوابی

این وقتهایی که اینطور خواب ازم فرار میکنه ها...دلم یه ذره میره اون قدیم. هوس میکنم مثل همین یه قرن قبل زنگ بزنم بگم من بیدارم هیچکی نباید بخوابه! دلم تنگ شده برای صدای خواب آلود کشداری که بگه :....!
پ. ن:حرف بد نبود. فکربد هم موقوف!
پ.ن2: احیانا کسی پتکی چیزی نداره بکوبه تو سرم من بی هوش شم حداقل؟
پ.ن3: وقتایی معمولی با یه دونه ازاین ادولت کلدها مثل ادم بی جنبه ای که یه شات زده بالا بی هوش میشم ها! امشب شدم خدای جنبه!